در مسیر باد بمان....

تابوی مهربانی ات تسخیر کند این شهر پر از بیهودگی را....

لبخند بزن دنیای من...♥

من که نباشم دنیا یک "من" کم دارد

تو که نباشی "من" یک دنیا کم دارم...♥

برای من تو معنای آرامشی...♥

صلی الله علیک یا اباعبدالله احسین

قامتش اوج قیام است قبامت کرده

قد سقای تو رعناست اگر بگدارند...

آرتا ب همرا دختر عمش هدیه زهرا

آرتا ب همراه دایی امیر محمد

کودکمحرف زیبایی زد

گفت: "مادر"....

حرفهایش خندهایش ساحل امن وجودم گشته

دست بر رویش گشیدم...

گفت: "روزگاری " مردی " خواهم شد"

نور...ماه...موج...

عبادت میکنم اورا

شاد...واله...عابد...

سلام دوستان این هم عکسهایی از سفرمون ....

تاب بازی با دایی جون ها

4تا ماهی شیطون که دارن تو دریا شنا میکنن☻☻☻

طلوع زیبای خورشید ساحل گیسوم

جاده اسالم به خلخال

امام زاده آقا سید ابراهیم در روستای خمس شهر خلخال

یه حرکت خود جوش از آرتا جونمون که شاخه های خشک باغ رو برداشت وگفت که مامان

گوزن شدم ازم عکس بگیر

♥ سلام دوستان من برگشتم ♥

مهم ترین اتفاقی که تو این مدتی که نبودیم افتاده این بوده که آقا آرتا ی ما لوزه هاشو عمل کرد

وحالا هم خدا رو شکر خیلی راحت شده ☺

♥ آرتا با دایی هاش در برنامه عیدانه عمو پورنگ

♥ آرتا با امیر محمد و امیر عباس پیش عمو نوروز

♥ عکاسی آرتا جون

♥ پارک جنگلی جهانما

پاییز قشنگ من

کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه ، می توان همیشه ی تاریخ رو سیراب کرد....

مولام حسینٍ

ما که از عشق حسین دم میزنیم، کوچه ها را رنگ ماتم میزنیم

پس چرا هر لحظه با رفتار خود بر دل صاحب زمان(ع) غم می زنیم

اللهمَ ارزقنی شفاعته الحسین....

خدا حسین را آفرید، تا عشق بی ضریح نماند

تا شنیدم دوست میداری غلام خویش را

با وجود روسیاهی دوستت دارم یا حسین

لافت از عشق حسین است و سرت بر گردن؟!

عشق بازی سر به میدان وفا افکندن است...

یک روز اگر روزه بگیریم،بگیرید،بگیرند...

همتا نشود با دهان خشکعلی اصغر

از اعجاز تو همین بس که نامت را می برم، دل سنگم آب می شود

حسین

السلام علیک یا باب الحوا ـج؛ علی اصغر

این نمایشگاه در شهریور ماه بود خیلی قشنگ بود و البته خیلی هم پر استقبال

ماهم وقتی داخل نمایشگاه بودیم متوجه شدیم که دوربین عکاسیمونو خونه جا گذاشتیم و با دوربین گوشی همراه این عکسارو انداختیم.

در اینجا هم یه دار قالی درست کرده بودند ولی جنس قالیش از گل بود حیف که نشد ازش به تنهایی

عکس بندازم چون اطرافش خیلی شلوغ بود آرتا وبابایی هم این گوشه به زور عکس انداختند☺

آرتا به همراه آرشام تو خونه معصومه اینا